|
شنبه 2 دی 1391برچسب:, :: 14:1 :: نويسنده : مینا
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید. لطفا در صورت تمایل به دریافت رمز پیغام همراه باآدرس وبلاگ یاسایت بگذارید. نظرات شما عزیزان:
سلام...
ماجرا خیلی قشنگ بود... رک بگم چون من آدم دیر باوری هستم نتونستن این باور کنم. اگر اشتباه میکنم ببخشید... ولی یه چیز منو کنجکاو کرد... الان ازدواج کردی؟ ؟ ؟ ! امیدوارم. پاسخ:سلام ممنون که نظرت رو گفتی کاش می گفتی کدوم قسمت برات باورنکردنی بود تا برای بقیه نوشته هام بیشترتوضیح بدم.این جریانات حدود10سال پیشه و من می خوام تا زندگی امروزم رو بنویسم.درپروفایلم نوشتم که ازدواج کردم. ![]()
![]() |